تفاوت بین ریختهگری آلیاژ آلومینیوم و ریختهگری گرانشی چیست؟
آلومینیوم به دلیل مقاومت عالی در برابر خوردگی، وزن سبک و سایر خواص ذاتی خود، به طور گسترده در صنایع هوافضا، خودرو، پزشکی و ارتباطات مورد استفاده قرار میگیرد. تقاضای روزافزون برای محصولات آلومینیومی منجر به رواج دو روش ریختهگری اصلی شده است: ریختهگری تحت فشار (ریختهگری تحت فشار بالا) و ریختهگری ثقلی. فرآیند بهینه بر اساس الزامات خاص محصول و ویژگیهای فرآیند انتخاب میشود.

ریختهگری تحت فشار بالا:
ریختهگری تحت فشار (Die Casting) از فشار قابل توجهی برای راندن آلومینیوم مذاب به داخل یک قالب فلزی دقیق (Die) استفاده میکند. این فرآیند شامل انواع ریختهگری تحت فشار بالا (HPDC) و ریختهگری تحت فشار پایین (LPDC) میشود. این فرآیند قطعاتی به نام ریختهگری تحت فشار آلومینیوم تولید میکند.
ویژگیهای کلیدی:
* پرداخت سطحی عالی.
* قابل عملیات حرارتی نیست (به دلیل خطر تخلخل گاز محبوس شده).
* آببندی (یا آببندی) در فشار بالا، استحکام بالا و سختی سطحی بالا، اما **ازدیاد طول کم (شکلپذیری)**.
* راندمان تولید بسیار بالا.
* هزینه بالای قالب و عمر کوتاهتر قالب.
* قادر به تولید قطعات جدار نازک با حداقل هزینه ماشینکاری.

ریختهگری ثقلی:
ریختهگری ثقلی در درجه اول از قالبهای فلزی دائمی ساخته شده از فولاد آلیاژی مقاوم در برابر حرارت استفاده میکند. آلومینیوم مذاب به صورت دستی یا خودکار در حفره قالب ریخته میشود و منحصراً تحت نیروی جاذبه جامد میشود. این امر منجر به ساختار دانهای ریزتر و به طور کلی خواص مکانیکی بهتری نسبت به ریختهگری ماسهای میشود.
ویژگیهای کلیدی:
* پرداخت سطح متوسط؛ سندبلاست ممکن است عیوب سطح را آشکار کند.
* تخلخل داخلی کم، مناسب برای عملیات حرارتی.
* چگالی و استحکام کمتر در مقایسه با ریختهگری تحت فشار، اما ازدیاد طول (شکلپذیری) بالاتر.
* هزینه قالب کمتر، عمر قالب بیشتر، اما نرخ تولید کمتر (افزایش هزینه واحد).
* فرآیند سادهتر، برای قطعات با دیواره نازک مناسب نیست.
انتخاب نهایی به شدت به الزامات خاص محصول، حجم و اهداف هزینه بستگی دارد. برای کانکتورهای NEV، عواملی مانند دیوارههای نازک، الزامات آببندی، حجم و نیاز به عملیات حرارتی از عوامل حیاتی هستند.










